سخنان بزرگان ، جواهرات با ارزش درون سخنرانی ها است. حکیم ارد بزرگ

سخنان بزرگان ، جواهرات با ارزش درون سخنرانی ها است. حکیم ارد بزرگ

جواهرات سخن . جملات زیبا ، سخنان زیبا ، سخن بزرگان , مطالب خواندنی, جملات آموزنده ، . حکما ,زیباترین سخنان بزرگان سخن و پند کوتاه بزرگان
سخنان بزرگان ، جواهرات با ارزش درون سخنرانی ها است. حکیم ارد بزرگ

سخنان بزرگان ، جواهرات با ارزش درون سخنرانی ها است. حکیم ارد بزرگ

جواهرات سخن . جملات زیبا ، سخنان زیبا ، سخن بزرگان , مطالب خواندنی, جملات آموزنده ، . حکما ,زیباترین سخنان بزرگان سخن و پند کوتاه بزرگان

با منصور ابراهیم‌زاده، موفق‌ترین سرمربی نیم‌فصل اول لیگ برتر

با منصور ابراهیم‌زاده، موفق‌ترین سرمربی نیم‌فصل اول لیگ برتر
قول قهرمانی بدهم، باید از اصفهان بروم
نیاز به تعریف اضافه نیست. او که سال گذشته به‌دلیل دانش بالایش در کنار قلعه ‌نویی تیم ملی را هدایت کرد و پس از جام ملت‌ها هم برای مدتی کوتاه، سرمربی موقت این تیم لقب گرفت، حالا با توانمندی‌اش از تیم ذوب‌آهن، چهره یک قهرمان را ساخته است.

صحبت از منصور ابراهیم‌‌زاده است، کسی که یک نیم‌فصل تیمش را بالاتر از مدعیان لیگ برتر نگه داشت تا خط قرمزی بکشد روی پیش‌داوری‌ تمام کسانی که می‌گفتند این تیم هم مثل برق شیراز و پیکان بالاخره افت می‌کند! ذوب‌آهن تا اینجای کار بی‌سابقه‌ترین نتایج را در 40 سال حضورش در فوتبال ایران کسب کرده است؛ اما ابراهیم‌زاده با فروتنی خاصی از این موفقیت حرف می‌زند و بیشتر به دنبال آن است که این روند را در ادامه فصل نیز دنبال کند. ابراهیم‌زاده از تلاش برای قهرمانی می‌گوید؛ اما حاضر نیست قول قهرمانی بد‌هد و این خود گویای واقع‌گرا بودن این سرمربی است.

برای گفتگو با موفق‌ترین سرمربی نیم‌فصل اول لیگ به اصفهان رفتیم و ناخواسته در ترافیک این شهر پرمسافر، ابراهیم‌زاده‌ را چیزی در حدود یک ساعت در لابی هتل محل ملاقات منتظر گذاشتیم. با این حال، او به رسم میهمان‌‌نوازی اجاره نداد متوجه ناراحتی‌اش از این تاخیر شویم. نتیجه گپ مفصلمان را تقدیم‌تان می‌کنیم:

از ابراهیم‌زاده به عنوان مربی فدراسیون فوتبال یاد می‌شد! چه شد که سر از ذوب‌آهن در آورید؟!

آن روزها که سرمربی موقت تیم ملی ایران بودم، از سوی فدراسیون فوتبال وعده‌هایی پیرامون در اختیار گرفتن مسوولیت تیم‌ ملی ب ایران و تیم امید به من داده شد. خود من هم دیدگاه‌های خاصی روی این 2 تیم داشتم. از این رو برخی‌ها از من به عنوان مربی فدراسیون یاد می‌کردند، اما همان روزها به مسوولان فدراسیون فوتبال گفتم تا زمانی در اختیار فدراسیون هستم که از تیم‌های باشگاهی پیشنهادی نداشته باشم. این شد که وقتی آقای آذری برای حضور در ذوب‌آهن با من صحبت کرد، پس از بررسی شرایط پذیرفتم و به رابطه‌ام با فدراسیون فوتبال خاتمه دادم. به هر حال، من دنبال این بودم که پس از سال‌ها سرمربی یک تیم باشم تا بتوانم تجربیاتی را که طی سال‌های متمادی در کنار مربیان مختلف به دست آورده بودم، به کار بگیرم و تیمی منسجم داشته باشم.

با چه ذهنیتی لیگ هشتم را شروع کردید؟ آیا فکر می‌کردید در مسیری قرار بگیرید که از شما به عنوان یکی از مدعیان جدی قهرمانی یاد شود، یا در جریان بازی‌ها به این باور رسیدید که پتانسیل قهرمانی در نیم‌فصل اول را دارید؟

پاسخ دادن به این پرسش برای من واقعا سخت است، اما به هر حال سوال قابل تاملی است. خوشبختانه برای شروع سرمربیگری در لیگ برتر از جایی به من پیشنهاد شد که چند حسن ویژه داشت. اول آن که ثبات مدیریتی داشتند، دوم سابقه خوب این تیم بود و سوم هم وابسته به یک ارگان و سازمان مشخص بودند و کارهایشان را با نظمی مثال‌زدنی انجام می‌دادند. اینها مسائلی بودند که من را برای حضور در ذوب‌آهن ترغیب کرد و به من انگیزه مضاعف داد. از طرفی، بسیاری از بازیکنانی هم که در تیم حضور داشتند، از قبل با من کار کرده بودند و شناخت خوبی بین ما برقرار بود. برنامه‌ریزی باشگاه و بنده نیز به این ترتیب بود که ما بتوانیم امسال یا سال آینده جزو تیم‌های بالای جدول باشیم و جواز حضور در لیگ قهرمانان آسیا را به دست آوریم. این هدف‌گذاری پیش از شروع فصل ما بود. شما خوب می‌دانید که هر کس برای موفقیت در هرکاری ابتدا هدف‌گذاری می‌کند و بعد هم برای رسیدن به آن هدف تلاش و برنامه‌ریزی می‌کند. ما هم برای رسیدن به هدفمان، برنامه‌ریزی کردیم که چه زمان تمریناتمان را شروع کنیم و چه بازیکنانی را در اختیار داشته‌ باشیم.

و با 3 برد پیاپی بهترین شروع را در لیگ هشتم داشتید.

به هر حال ما می‌دانستیم شروع فصل زمان بسیار خوبی است برای اندوختن امتیازات؛ چراکه تعدادی از تیم‌ها هنوز شکل نگرفته‌ بودند، تعدادی از تیم‌ها دیر شروع کرده بودند و تعدادی دیگر هم در افت بودند. خدارا شکر شروع خوبی هم داشتیم، چراکه اولین بازی‌مان در خانه بود و ما توانستیم مس کرمان را شکست دهیم. از آن بازی به بعد کل مجموعه تیم به این موضوع فکر کرد که باید جزو سهمیه‌های آسیایی لیگ برتر باشیم؛ یعنی یکی از 3 تیم بالای جدول. ما این‌گونه فکر نکردیم که چه پیش خواهد آمد. چون بعضی تیم‌ها با این تفکر بازی می‌کنند که خودشان را در لیگ برتر حفظ کنند یا در میانه‌های جدول باشند. تلاشی که بچه‌ها از ابتدای فصل انجام دادند، تیم بودن ما را نشان می‌دهد که این نکته مثبتی است.

البته برخی معتقدند شرایط بد دیگر تیم‌ها هم به شما کمک کرد تا قهرمان نیم‌فصل شوید!

این صحبت‌ها همیشه مطرح است. هر وقت تیم‌های شهرستانی نتیجه می‌گیرند، منتقدان می‌گویند استقلال و پرسپولیس ضعیف بودند. امسال تمام تیم‌های لیگ بازیکنان بزرگی دارند و خود استقلال و پرسپولیس هم در اوج قرار دارند. اگر جایی می‌بینید تیم‌ها در بالا یا پایین جدول قرار دارند، صرفا به دلیل توانایی‌شان نیست و شرایط بازی‌ها هم در فراز و فرود تیم‌ها تاثیرگذار بوده که خوشبختانه شرایط برای ما بخوبی پیش رفت و از همان ابتدا یا صدرنشین بودیم، یا دوم  و یا سوم. به جرات می‌گویم ما این روند را پیش از شروع فصل پیش‌بینی کرده ‌بودیم و حالا هم درصدد حفظ آن هستیم.

تا پایان هفته نوزدهم ذوب‌آهن 7 امتیاز از پیکان و صبای قم بیشتر داشتید و با حفظ این حاشیه امنیت می‌توانید به عنوان یکی از 3 تیم برتر، جواز حضور در لیگ قهرمانان آسیا در سال آینده را به دست آورید. این یعنی رسیدن به همان هدفی که در ابتدای فصل ترسیم کرده بودید. با در نظر گرفتن این شرایط چقدر به قهرمانی امیدوار هستید؟

اولا که همه به امیدواری زنده هستند و این‌طور نیست که ما برای قهرمانی امیدوار نباشیم. اما نباید فراموش کرد فاصله ما با تیم چهارم جدول فقط 7 امتیاز است و با 2 یا 3 بازی امکان دارد خیلی چیزها تغییر کند. پس از حالا نمی‌توان این صحبت را کرد که ما جزو سهمیه‌های لیگ قهرمانان آسیا هستیم، اما این واقعیت را می‌پذیریم که اگر به قهرمانی فکر نکنیم، در جمع تیم‌های بالای جدول هم نخواهیم بود.

برای قهرمانی در لیگ فقط فکر کردن به آن کافی نیست؟ این را به این دلیل گفتم که خیلی‌ها این تیم ذوب‌آهن را با آن سپاهانی که در لیگ دوم قهرمان شد، مقایسه می‌کنند.

به هر حال انتظارات از تیم ما بالاست، اما من دوست ندارم در این زمان درخصوص معادلات قهرمانی صحبت کنم. درباره شرایط لیگ هشتم خیلی ساده باید بگویم امسال قهرمان را تیم‌های پایین جدولی مشخص می‌کنند. تیم‌های خوبی همچون داماش، راه‌آهن و سایپا توانایی متوقف کردن هر حریفی را دارند و این برای بالانشین‌ها بزرگترین دغدغه به شمار می‌رود. تیم سایپا، فولاد را می‌برد یا با پرسپولیس مساوی می‌کند. اینها را گفتم تا بگویم نمی‌شود از حالا در مورد قهرمانی حرف زد. به عبارتی پیش‌بینی تیم قهرمان کاری غیر منطقی است، اما اگر تلاش کنیم و خودمان را در کورس قهرمانی نگه داریم، می‌توانیم شانس قهرمانی را برای خود محفوظ داشته باشیم. بخصوص این‌که ما در 15 هفته باقی‌مانده، 8‌‌بازی خانگی داریم و با بهره‌گیری از حداکثر امتیازات این 8 بازی می‌توانیم به اهدافمان نزدیک‌تر شویم.

آمار نیم ‌فصل اول هم حکایت از برتری مطلق ذوب‌‌آهن در بازی‌های خانگی دارد؟

بله! ما در این فصل تاکنون 10 بازی در فولادشهر انجام داده‌ایم که حاصل آن 7 پیروزی و 3 تساوی بوده است. این یعنی بهترین آمار بازی‌های خانگی در بین تیم‌های لیگ برتر. با این حال، ما در 2بازی مقابل صبای قم و فولاد تا دقایق پایانی پیش بودیم و می‌توانستیم برنده از زمین خارج شویم، اما با بدشانسی پیروزی را با تساوی عوض کردیم و حالا باید آن نتایج را در بازی‌های خارج خانه جبران کنیم.

اما تیم شما در خارج از فولادشهر چهره یک تیم قهرمان را ندارد و این برای تیمی که مدعی قهرمانی است، نمی‌تواند جالب باشد. ذوب‌آهن از 9 بازی خارج از خانه فقط 3 بازی را برده است. این وابستگی بیش از حد به بازی در فولادشهر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگر به آمار این‌گونه نگاه کنید که ذوب‌آهن از 9 بازی خارج از خانه‌اش فقط 2 بازی را واگذار کرده است، شرایط فرق می‌کند.

ولی این‌که شما در بازی‌های خارج از خانه 14 امتیاز با ارزش را از دست داده‌اید، یک واقعیت است... .

وقتی تیم من در بازی‌های خارج از خانه خوب بازی می‌کند نمی‌توانم توقع بیشتری از شاگردانم داشته باشم. ما هیچ گاه در بازی‌های خارج از خانه به دنبال ضد فوتبال نبودیم و در بیشتر بازی‌ها در حالی که از حریف جلو بودیم، نتیجه را با تساوی عوض کردیم. نمونه آخر آن همین بازی دور برگشت ما در کرمان بود که ما یک بازی شجاعانه را مقابل مس به نمایش گذاشتیم و در حالی که 2 بر یک از میزبان خود جلو بودیم، گل تساوی را دریافت کردیم. ما در مقابل استقلال هم در تهران با 2گل باختیم؛ اما نمایش قابل قبولی داشتیم و فوتبال بازی کردیم. ضمن این‌که ما از ابتدای فصل در خانه هر تیمی بازی کردیم، به ما به چشم یک تیم مدعی نگاه کردند و همه با انگیزه متوقف کردن ذوب‌آهن به میدان رفتند. این خود گویای شایستگی‌‌شاگردان من است.

یعنی با این حساب از نتایج خارج از خانه ذوب‌آهن در این 19هفته رضایت دارید؟

ما می‌توانستیم بهتر از این باشیم، ولی نمی‌توانیم نسبت به همین عملکرد ناشکری کنیم. ما در منحنی که برای خود ترسیم کرده‌ایم، در خانه خود به دنبال تمام امتیازات و در خانه حریفان به دنبال حداقل امتیازات هستیم. من فکر می‌کنم هر تیمی در شیراز با فجر بازی می‌کند، به دنبال تساوی است؛ ولی ما رفتیم آنجا و 2 بر صفر بازی را بردیم. در مشهد 3 بر یک پیام را شکست دادیم و پیکان را هم در خانه‌اش مغلوب کردیم. با این حال مخالف حرف شما هم نیستم و اگر می‌خواهیم قهرمان لیگ برتر شویم، باید برایمان بازی در اصفهان یا خارج از اصفهان فرقی نداشته باشد. 

همانقدر که درکارهای هجومی موفق بودید، در کارهای دفاعی عملکرد ضعیفی داشتید، به طوری که فقط 5 تیم بودند که در 19 هفته اول بیشتر از ذوب‌آهن گل خوردند. این موضوع چقدر فکر شما را مشغول کرده است؟
وقتی صحبت از کار دفاعی می‌شود، نمی‌توان صرفا خط دفاعی را متهم کرد. البته ما در همین تعطیلات نیم‌فصل روی انسجام خط دفاعی‌مان کارهایی را انجام داده‌ایم؛ اما وقتی گل‌های خورده را مرور می‌کنیم به این نتیجه می‌رسیم که بیشتر روی اشتباه‌های فردی گل خورده‌ایم تا روی کارهای تاکتیکی حریفان. به عنوان مثال، در بازی با صبا در حالی که 2 بر یک از حریف پیش بودیم، دروازه‌بان ما یک توپ ساده را که می‌توانست مشت کند، جمع کرد و با شارژ بازیکن حریف توپ وارد دروازه شد یا عیسی اندوی که یکی از بهترین گلرهای لیگ است، در 2 بازی مقابل فولاد و مس کرمان در دقایق آخر گل‌هایی را دریافت کرد که اگر می‌ایستاد و دستش را جلوی صورتش می‌گرفت، توپ وارد دروازه نمی‌شد. با این حال، از کنار یک واقعیت نباید گذشت که تیم‌های هجومی گل‌های بیشتری هم می‌خورند و این اجتناب‌ناپذیر است. الان پرسپولیس و پیکان هم تیم‌هایی هجومی هستند که قواره یک تیم مدعی را دارند، اما فقط یک گل کمتر از ما خورده‌اند. همیشه گفته‌اند تیمی می‌برد که گل بزند. ما اگر ببریم و 5 گل بزنیم، هیچ اشکالی نداردکه 4 گل هم دریافت کنیم.

اتفاقا یکی از عوامل موفقیت ذوب‌آهن، هماهنگی بالای عناصر هجومی تیم شماست. ایگور کاسترو 12 گل زده، اسماعیل فرهادی 8 گل زده و محمدرضا خلعتبری هم 7 گل به ثمر رسانده است. در این باره توضیح می‌دهید؟
این مساله بیانگر این است که همه بازیکنان ما وظایف خود را بخوبی می‌دانند و تمام نفرات دفاعی و میانی ما در خدمت عناصر هجومی تیم، بازی می‌کنند، یعنی آنها بازی می‌کنند و مهاجم هم گلزنی. حالا باید همین تفکر را برای مهاجمان و خط هافبک پیاده کنیم تا آنها کمک کنند تا کمتر گل بخوریم. این خلایی است که باید آن را برطرف کنیم تا به یک تیم کامل تبدیل شویم.

درخصوص ذوب‌آهن یک آمار جالب وجود دارد و آن این که فقط در 2 بازی موفق به گلزنی نشده و همان 2 بازی را هم واگذار کرده!

بله! همین آمار اهمیت گلزنی در هر بازی را نشان می‌دهد. البته ما آمارهای جالب دیگری هم داریم. به عنوان نمونه، 4 بازی را در آستانه برد با تساوی عوض کرده‌ایم یا در تمام بازی‌هایی که گل زده‌ایم، هرگاه گل اول را خورده‌ایم برنده از زمین بیرون آمده‌ایم.

در مرور نتایج ذوب‌آهن یک نتیجه نامتعارف‌تر از بقیه است؛ باخت 4 بر صفر مقابل ابومسلم. درخصوص آن بازی و آن شکست سنگین توضیح دهید.

ما می‌رویم پیش امام رضا(ع)‌ و دعا می‌کنیم که ببریم، ولی آنها هر روز نزد امام رضا هستند، پس دعایشان کارسازتر است. (ابراهیم‌زاده این حرف را با حالتی جدی به زبان نیاورد و در ادامه گفت) آن بازی استثنا بود. ابومسلم گاهی اوقات در مشهد دست به کارهای خارق‌العاده‌ای می‌زند و همواره شکل بازی‌اش در ورزشگاه ثامن و در حضور آن تماشاگرانی که دارد، متفاوت است. ما بازی را خوب شروع کریم، گل بدی خوردیم و اشتباه‌های فردی‌مان هم زیادتر از همیشه بود. خود من هم در آن بازی اشتبا‌هاتی داشتم. خلاصه آن روز برای ما واقعا یک استثنا بود؛ اما استثناتر از آن این بود که ما خودمان را خیلی خوب جمع کردیم و بلافاصله پس از یک هفته در یک بازی سخت سپاهان را در دربی اصفهان شکست دادیم و بعد هم رفتیم در همدان و در حالی که تا دقیقه 90 از پاس جلو بودیم در آن آنجا به تساوی 2 - 2 رسیدیم.

ایگور کاسترو را باید یکی از بهترین خریدهای لیگ هشتم دانست. این بازیکن را چگونه پیدا کردید؟

شاید تیم ملی آنقدر بازیکن داشته باشد که بهترین مهاجم من هم مورد پسند علی دایی نباشد؛ اما وقتی نفرات دعوت شده به تیم ملی را با بازیکنان خودم مقایسه می‌کنم به این نتیجه می‌رسم که بازیکنان بیشتری از ذوب‌آهن باید ملی‌پوش باشند

من برای پیدا کردن بازیکنی با خصوصیات کاسترو، یک هفته بی‌خبر به برزیل رفتم و ساعت‌های زیادی از روز را به تماشای فیلم‌ها و بازیکنان پرداختم تا این که 3 بازیکن را انتخاب کردم. البته کاسترو انتخاب دوم من بود؛ چراکه من به دنبال یک مهاجم نوک یا اصطلاحا تارگت (هدف)‌ می‌گشتم؛ اما آن بازیکنی که موردنظر من بود، را فرستاده باشگاه گامبا اوزاکای ژاپن با خود برد و الان هم یکی از کلیدی‌ترین بازیکنان این تیم است. (منظور ابراهیم‌زاده از بازیکن برزیلی گامبا اوزاکای ژاپن، لوکاس سه‌ورینو، مهاجم 30 ساله این تیم است که سابقه بازی در تیم المپیک برزیل در سال 2000 را دارد و در رقابت‌های این فصل   جی  لیگ ژاپن 8 گل زده است.) البته همان طور که شما گفتید، ایگور کاسترو یکی از بهترین بازیکنان خارجی این فصل لیگ برتر است و مطمئنا اگر در یکی از 2 تیم استقلال و پرسپولیس بازی می‌کرد، در نظرسنجی برنامه 90 به عنوان بهترین بازیکن خارجی نیم‌فصل اول انتخاب می‌شد. از محاسن بزرگ این بازیکن تسلط او به زبان انگلیسی است و این کار ما را برای برقرار کردن ارتباط با او راحت‌تر کرده است. کاسترو برخلاف آنچه که گفته می‌شد، با قیمت مناسبی هم به ذوب‌آهن آمد و ما در تیم خود بازیکنانی گران‌‌تر از او هم داریم.

(ایگور کاسترو با نام کامل ایگور خوزه ماریا ده کاسترو متولد 11 آگوست سال 1981 در شهر جنوبی موریائی است و سابقه بازی در تیم‌های برازیلیانس، سائو کاتانو، آوائی و کوریتیبای برزیل را دارد؛ اما بهترین کارنامه را در 5 سال اخیر در همین باشگاه ذوب‌آهن به نمایش گذاشته است)‌.

شخصا به فوتبال تهاجمی علاقه دارید یا با توجه به شرایط و ابزاری که در اختیار دارید، تیمتان شکل و سیاق یک تیم تهاجمی را به خود گرفته است؟

برای انجام هر کاری هم باید به ابرازها نگاه کرد و هم شرایط را در نظر گرفت. ما این ابزارها را داریم و در کنار آن سیستمی را انتخاب کرده‌ایم‌ که با تعداد بازیکنان زیاد به دروازه حریفان حمله کنیم. شما اگر به گل‌های ذوب‌آهن نگاه کنید، در بیشتر آنها ردپای 4 یا 5 بازیکن را مشاهده می‌کنید. ما در نیم‌فصل اول با سیستم‌های 1-4-1-4 و 3-3-4 بازی کردیم. خوشبختانه بازیکنانمان قابلیت بازی در پست‌های مختلف را دارند و برای همین هم است که معتقدم تعدادی از آنها شایستگی بازی در تیم ملی را دارند.

اتفاقا پس از قهرمانی در نیم‌فصل اول، نخستین جمله‌ای که به زبان آوردید این بود که کادر فنی تیم ملی بیش از پیش به بازیکنان ذوب‌آهن توجه کند. در این باره توضیح می‌دهید.

هر سرمربی بر مبنای فلسفه مربیگری خودش، بازیکنان موردنظر و تاکتیک تیمی‌اش را انتخاب می‌کند. اما برخی عوامل هم هستند که می‌توانند به سرمربی در انتخاب‌هایش کمک کنند. یکی از این عوامل آمار است. مثلا آمار گلزنی، تعداد پاس‌ها یا تعداد بازی‌های یک بازیکن. اینها شاخصه‌هایی هستند که یک مربی می‌تواند در همه زمینه‌ها به آن توجه کند. وقتی صحبت از آنالیز و آمار می‌شود، یک جایی باید مورد استفاده قرار بگیرد. اعتقاد من این است که بازیکنانی که در اختیار دارم، این قابلیت را دارند در تاکتیکی که سرمربی تیم‌ملی اتخاذ می‌کند، موثر باشند. البته شاید تیم ملی آنقدر بازیکن داشته باشد که مثلا بهترین مهاجم من هم موردپسند علی دایی نباشد؛ اما وقتی نفرات دعوت شده به تیم ملی را با بازیکنان خودم مقایسه می‌کنم، به این نتیجه می‌رسم که بازیکنان بیشتری از ذوب‌آهن باید ملی‌پوش باشند.

این که قهرمان نیم‌فصل فقط یک یا دو ملی‌پوش داشته باشد، کمی عجیب نیست؟ شاید از این جهت بشود تیم شما را با تیم ناشناخته هوفنهایم که قهرمان نیم‌فصل اول بوندس‌لیگا شد، مقایسه کرد.

این نکته‌ای است که بازیکنان من باید به آن توجه کنند. شاگردان من آنقدر باید تلاش کنند تا به چشم بیایند و باور استفاده از آنها برای کادر فنی تیم ملی ایجاد شود. آنها باید با عملکرد خود به سرمربی تیم‌ملی بگویند که می‌توانی من را انتخاب کنی، در ترکیب اصلی بگذاری و از این انتخاب رضایت داشته باشی. این از نکاتی است که آنها باید به آن توجه کنند و من هم در این مسیر کمکشان خواهم کرد.

یعنی شما بیشتر از آن که از کادر فنی تیم ملی بابت استفاده نکردن از بازیکنان ذوب‌‌آهن ایراد بگیرید، این عامل را انگیزه‌ای می‌دانید برای شاگردانتان تا برای ملی‌پوش شدن، بیشتر تلاش کنند.

من نمی‌توانم از کادر فنی تیم ملی بابت این موضوع گلایه کنم. من این ایراد را به بازیکنانم وارد می‌دانم تا آنها بیشتر تلاش کنند. قطعا اگر هم یک بازیکن برای رسیدن به پیراهن تیم ملی انگیزه نداشته باشد، نشان از ضعف و ناتوانی او است. نمونه بارز همین مساله شخصیت ورزشی علی دایی است. اگر یادتان باشد، هر زمان که روزنامه‌ها درباره او بد نوشتند، انگیزه‌اش بیشتر شد و گلزنی کرد.

فکر می‌کنید چند بازیکن تیم شما شایستگی پوشیدن پیراهن تیم را دارند؟

من نمی‌توانم بگویم کدام بازیکنان ذوب‌آهن شایستگی بیشتری برای حضور در تیم ملی دارند. واقعیت این است که اگر من سرمربی تیم ملی باشم، همه آنها را شایسته می‌دانم، چون به تک تک آنها اعتقاد دارم. خود دایی وقتی در سایپا بود، 9 بازیکن از تیم خودش را به تیم ملی دعوت کرد، چراکه آن زمان به آن نفرات اعتقاد داشت؛ اما الان که مربی آن تیم نیست، حداکثر 2 یا 3 بازیکن سایپا را دعوت می‌کند. این مساله اجتناب ناپذیر است.

ذوب‌آهن به رغم ریشه‌دار بودن و ارائه بازی‌های زیبا یکی از کم‌تماشاگرترین تیم‌های لیگ است. علت این مساله چیست و آیا این موضوع شما را ناراحت نمی‌کند؟

این که تیمی در یک ورزشگاه پر از هوادار خودی بازی کند، برای هر‌‌سرمربی‌‌‌خوشحال‌کننده است؛ اما برای کم تماشاگر بودن ذوب‌آهن دلایلی هم می‌توان تراشید. یکی از این دلایل دوری ورزشگاه فولادشهر از مرکز شهر است و دلیل دیگر هم زمان بدی است که سازمان لیگ برای بیشتر بازی‌ها انتخاب می‌کند. وقتی بازی ما را در یک روز وسط هفته و در ساعت 2 می‌گذارند، نباید انتظار داشت خیل عظیمی از هواداران ما که محصل یا شاغل هستند، به ورزشگاه بیایند. با این حال، من اعتقاد دارم ما می‌توانیم با ادامه روند رو به رشد خود، تماشاگران بیشتری را به ورزشگاه فولادشهر بکشانیم. در همین بازی آخری که پیش از تعطیلات نیم‌فصل با پیکان داشتیم، شاهد حضور بیشترین تماشاگر ذوب‌آهنی در ورزشگاه بودیم که این برایمان جای دلگرمی داشت.

شما اردوی خارجی خوبی را در ابتدای فصل تجربه کردید. چرا در تعطیلات نیم‌فصل تصمیم گرفتید در اصفهان بمانید و فقط برای چند روز به شیراز بروید؟

ما ابتدا برنامه‌ریزی کردیم که برای این تعطیلات به دبی برویم یا اردویمان را در کیش برپا کنیم؛ اما من تصمیم گرفتم تیم را در اصفهان نگه دارم تا بچه‌ها در کنار خانواده‌هایشان باشند. به همین دلیل آنها را 4 روز آزاد گذاشتم تا با خانواده‌هایشان هر جا می‌خواهند بروند. البته این مساله را به رای‌گیری گذاشتم و بازیکنان هم نظرشان همین بود.

پس می‌توان گفت این برنامه ریزی بیشتر یک تاکتیک روحی  روانی بود. درست است؟

فوتبال امروز دنیا همه‌اش همین مسائل روحی  روانی است. قطعا همه بازیکنان بغل پا زدن به توپ و پاس دادن را بلد هستند و اگر مشکلی جانبی نداشته باشند، می‌توانند در بهترین فرم ایده‌ال خود بازی کنند.

تفکرات ابراهیم‌زاده در ذوب‌آهن هجومی است؛ اما چرا تیم‌ملی در 3 بازی که شما سرمربی آن بودید، در حسرت گل سوخت و حتی یک بار هم موفق به گلزنی نشد؟!

شرایط آن 3 بازی شرایط خاصی بود. تیم در یک بلاتکلیفی به سر می‌برد و من هیچ یک از بازیکنان لژیونر را در اختیار نداشتم. شما همین الان به گل‌هایی که تیم ملی در مقدماتی جام جهانی زده، نگاه کنید. نکونام، مهدوی‌کیا و کریم باقری برای تیم ملی گل زده‌اند که من پارسال هیچ کدام از آنها را دراختیار نداشتم. با وجود تمام این شرایط تیم ملی در زمان من بدشانس هم بود و علی‌رغم داشتن موقعیت‌های گلزنی فراوان، موفق به گلزنی نمی‌شد.

با نگاهی به صدر جدول و مربیانی که سکان هدایت 2 تیم بالانشین را دراختیار دارند، ناخودآگاه یاد خاطرات نه‌چندان شیرین جام ملت‌های آسیا در ذهن زنده می‌شود. ترکیب مربیان بزرگی همچون ابراهیم‌زاده و قلعه‌نویی، چرا در تیم ملی جواب نداد؟
ما کادر فنی بسیار خوبی داشتیم؛ اما شاید اگر یک بار دیگر هم زوج قلعه‌نویی و ابراهیم‌زاده در کنار هم قرار بگیرند، باز هم جواب ندهد. به هر حال از آن روزها دلخوری‌هایی برای من باقی مانده است که در پایین آمدن کارایی من در تیم ملی بی‌تاثیر نبود.

می‌شود بخشی از آن دلخوری‌ها را بازگو کنید؟

این که برخی رسانه‌ها می‌نوشتند ابراهیم‌زاده به جای تدارکات روی نیمکت تیم ملی می‌نشیند، حرف کمی نبود. ما تعامل خوبی در کادر فنی داشتیم، اما برخی دوستان مطبوعاتی دائم از من می‌خواستند که علیه قلعه‌نویی و تاکتیک‌های تیم ملی حرف بزنم. این مسائل بدون شک در تمرکز کاری یک تیم تاثیر منفی می‌گذارد.

شما از آن دست مربیان نیستید که با صراحت از قهرمانی حرف بزنید؛ اما برخی مربیان مثل افشین قطبی با بیان این جمله که ما قهرمان می‌شویم و تکرار آن به دفعات، بازیکنان را برای رسیدن به این هدف تهییج می‌کنند. فکر نمی‌کنید صحبت از قهرمانی، روحیه قهرمانی را در تیم شما افزایش دهد؟

به این می‌گویند تلقین قهرمانی. من مخالف این طرز تفکر نیستم، اما یک نکته را هم نباید فراموش کرد که ما با واقعیت‌ها زندگی می‌کنیم و نباید با قاطعانه حرف زدن درباره قهرمانی خودمان را گول بزنیم. قطبی سال گذشته ابزار قهرمانی را داشت و از همان ابتدای فصل گفت پرسپولیس قهرمان می‌شود، اما شرایط برای او در فصل جدید مهیا نبود و همین وعده‌های بی‌مورد بود که باعث شد قطبی عطای حضور در پرسپولیس را به لقایش ببخشد. ما نباید در رسانه‌ها غلو کنیم. مطمئن باشید اگر من هم بخواهم از حالا قول قهرمانی بدهم، باید همین فردا از اصفهان بروم.

اما می‌خواهم بدانم شخص ابراهیم‌زاده چقدر برای قهرمان کردن تیمش در لیگ برتر مصمم است؟

صدای رودخانه وقتی شنیدنی و زیباست که با سنگ‌های رودخانه برخورد می‌کند. این سنگ‌ها همان موانعی هستند که برای قهرمانی سد راه ما قرار دارند. اجازه بدهید ما از آن موانع عبور کنیم تا آن وقت با لذت از قهرمانی‌ حرف بزنیم. مطمئن باشید من برای قهرمانی تیمم در لیگ برتر مصمم‌ترین هستم.

در پایان اگر ناگفته‌ای هست بفرمایید.

ضمن تشکر از شما، می‌خواهم از کل مجموعه ذوب‌آهن، از مدیران کارخانه و هیات مدیره تیم گرفته تا تیم‌های پشتیبانی و خدمات، همچنین دوستانم در کادر فنی و بازیکنان برای این که برای موفقیت تیم تلاش روزافزونی دارند، قدردانی کنم. اگر ذوب‌آهن قهرمان نیم‌فصل شده و حالا در جمع مدعیان قهرمانی لیگ برتر است، به دلیل تلاش تک‌تک این عزیزان است.

رضا پورعالی

77 شاکی مقابل باند فامیلی مامورهای قلابی

با دستگیری 2 عضو دیگر باند فاش شد
77 شاکی مقابل باند فامیلی مامورهای قلابی
گروه حوادث: با دستگیری 2 عضو فراری باند مامورهای قلابی، تاکنون 77 نفر از مالباختگان علیه متهمان شکایت کرده‌اند.

در شهریورماه امسال و در پی وقوع 2 فقره سرقت تحت پوشش مامور انتظامی در غرب تهران، با طرح شکایت مالباختگان در دادسرای جنایی تهران، پرونده به دستور دادیار شعبه ششم دادسرای جنایی برای رسیدگی به اداره پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد.

کارآگاهان اداره پنجم با بررسی پرونده‌های سرقت تحت پوشش مامور انتظامی و تحقیق از مالباختگان با بررسی سوابق موجود و اطلاعات به دست آمده از این شکایت متوجه شدند این 2 سرقت از سوی یکی از سارقان سابقه‌دار و تحت تعقیب پلیس و مرجع قضایی به نام لطیف 47 ساله و اعضای باند وی صورت گرفته است.

لطیف که خود از سارقان سابقه‌دار و از متهمان طایفه فیوج است، سال 82 و در پی یک فقره سرقت در شهرستان رشت دستگیر و از سوی مرجع قضایی با قرار وثیقه زندانی و با سپردن وثیقه آزاد و متواری شده و در رسیدگی نهایی به پرونده با رای قطعی به تحمل 10 سال زندان محکوم گردید و تاکنون کماکان تحت تعقیب مراجع قضایی و انتظامی قرار دارد.

کارآگاهان اداره پنجم با اطلاعات تکمیلی مبنی بر همدستی سارقان حرفه‌ای و تحت تعقیب دیگری از جمله ایوب و مصطفی با لطیف، شناسایی و دستگیری آنان را در دستور کار خود قرار دادند که پس از تعقیب و مراقبت‌های شبانه‌روزی و کار اطلاعاتی موفق شدند لطیف را در شهرستان کرج شناسایی و روز 12 و 16 آذر امسال طی عملیات جداگانه‌ای به همراه ایوب و مصطفی در کرج دستگیر کنند.

با دستگیری این سارقان و انتقال به پلیس آگاهی، ارتباط آنان با یک گروه دیگر از سارقان مجرم فیوج به اسامی محسن و حبیب و ایرج که قبلا در شهرستان‌های قم، ری و تهران توسط ماموران انتظامی دستگیر شده بودند، روشن شد.

متهمان در اعترافات خود اعلام کردند، در سرقت‌های تحت پوشش خود با استفاده از خودروهای زانتیا، پژو، ریو و... با کمین در محدوده مراکز تجاری از جمله بانک‌ها، نمایشگاه‌های خودرو، دفاتر اسناد رسمی، مراکز خرید و فروش خودرو (عبدل‌آباد و...) با زیر نظر گرفتن سوژه خود با تعقیب وی پس از خروج از این مکان‌ها در فرصت مناسب با ارائه کارت شناسایی جعلی و بعضا با به تن داشتن لباس انتظامی و تجهیزاتی مانند بی‌سیم (قلابی و دست‌ساز)‌ و دستبند و... به بهانه حمل و نگهداری مواد مخدر یا حمل چک‌پول جعلی با توقف سوژه، از خودرو و فرد مورد نظر بازرسی کرده و پس از سرقت وجوه نقد، چک پول و مدارک هویتی و کارت سوخت و عابر بانک، با شگردهای متفاوت بسرعت از محل متواری می‌شدند.

تعداد سارقان دستگیر شده در این پرونده به اسامی لطیف، محسن، حبیب، ایوب، مصطفی، ایرج، جلال و بهادر تاکنون به سرقت‌های تحت پوشش مامور انتظامی در نقاط مختلف کشور اعتراف کرده‌اند. تعداد 2 نفر از همدستان باند لطیف به نام‌های محمد و رحمان تاکنون متواری بودند که روز 4 دی از سوی کارآگاهان در شهرستان کرج شناسایی و دستگیر شدند.

با توجه به احتمال تردد آنان در تمامی استان‌ها، دادیار محترم شعبه ششم دادسرای جنایی تهران (آقای قریشی‌زاده)‌ دستور چاپ عکس متهمان بدون پوشش در روزنامه‌ها را صادر کرد و از کسانی که این افراد از آنان سرقت کرده‌اند، خواسته شد برای پیگیری موضوع به اداره پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی و یا شعبه ششم دادسرای جنایی تهران مراجعه کنند.

گفتنی است، در پی چاپ عکس بدون پوشش تعداد 8 نفر از سارقان این باند، در روزنامه‌های کثیرالانتشار، تاکنون 77 نفر از مالباختگان از تهران و دیگر شهرستان‌ها با مراجعه به اداره پنجم پلیس آگاهی و مواجهه حضوری، این افراد را سارقان اموال خود شناسایی کرده‌اند.